
زهرا جونم..........
دل من پنجره ای میخواهد که رو به چشمان تو باز شود تا ببینم دنیای زیبایم را
چشمانی که انگار مثل یک دریاست ، دریایی که غرق درون آنم ...
دل من آسمانی میخواهد که تک ستاره اش تو باشی
تا من به امید تو پرواز کنم به سوی آسمان تا در خیالم همنشین شبهایت باشم....
دل من کوچه باغی میخواهد که عطر حضورت در آنجا پیچیده باشد
تا من به عشق تو ساعتها در آنجا قدم بزنم با یادت زیر و رو کنم تمام احساسی که
آنجا نهفته...
و من به انتظارت بنشینم ، تا لحظه ای که در کنارم بنشینی و برایم از آن حرفهای
عاشقانه بگویی...
دل من ساحلی میخواهد که دریایش تو باشی ، و من امواج عشقت را در آغوش
بگیرم...
دل من تو را میخواهد ، تویی که همه کس منی
تویی که مرا عاشق دلت کردی و دلت را مال من
دل من تو را میخواهد ، و تو را میخواند ، تویی که زیباترین ترانه ی عاشقانه های
منی
دل من دنیایی را میخواهد که فقط من و تو درون آن باشیم

چیزی نمی خواهم
همین که بدانم
سهم من از عشق تو
گوشه کوچکی از قلبت است
برایم کافیست
همین که بدانم
باور کنی
جایت در امن ترین جای قلبم
جایی که هر ضربانش
بخاطر توست
برایم کافیست
همین که بدانم
سهم من از عشق ات
را با کسی قسمت نمی کنی
همان گوشه کوچک قلبت را
برایم کافیست...
نظرات شما عزیزان:
