![](/weblog/theme-desiner/38/8.png)
سلام نفسم
خودت میدونی در هیچ شرایطی جون تو رو قسم نمیخورم
یه بار با ارمیا اومدم تو ایرونی فیس همین
تولد یکی از خواهرزادم 10 شهریور برای اینکه داداشا از تهران بیان چهارشنبه تولد گرفتن یعنی شب تولد من
بعد تولد که داشتیم خداحافظی میکردیم از خواهر و دامادم تشکر کردم گفتم واقعا شرمندم کردین ممنون که برام تولد گرفتین
همه با تعجب گفتن اه تولد تو هم بود بهم تبریک گفتن
بعد که اومدیم خونه افسان پست گذاشت منم رو لب تاب بودم تا دو شب موقع خواب گفت تولدت مبارک بعد داشت باهام ور میرفت گفتم ول کن خوابم میاد
از اون وقت تا حالا با من قهره مخصوصا پست های گوگل پلاس بیشتر اعصابش خورد میشه
امروز یه حرفی زد گفت چیه زهرا تو رو پشم .... حساب نمیکنه تو داری خودشو میکشی
ببخشید دوباره اومدم ایرونی فیس فقط به خاطر این اومدم بهم تولدمو تبریک بگی تا جون تازه بگیرم
مواطب خودت باش عشق همیشگی من
نظرات شما عزیزان:
![](/weblog/theme-desiner/38/9.png)